از مشروطه تبریزی تا دموکراسی دینی...
افکار عمومی در جوامع بسته معمولاً معنی خاصی ندارد. از آنجا که رسانههای آزادی وجود ندارند که ذهنیتها را روشن کنند و مفاهیم را توضیح دهد٬ مردم از روشهای افواهی از اخبار و تحلیلها مطلع میشوند و تصمیم گیری میکنند.
آلبرت چارلز راتيسلاو، کنسول انگليس در تبريز، ۱۹۰۹-۱۹۰۳ ميلادی (۱۲۸۲-۱۲۸۸ خورشيدی)، يعنی چند سال پيش از پیروزی جنبش مشروطهخواهی و پايان محاصرهی تبريز توسط نيروهای محمدعلی شاه،مینویسد:
"در شهرهای ديگر آذربايجان به مقدار زيادی نظير آنچه در تبريز واقع شد، کارهايی انجام پذيرفت. انجمنها بر پا شد و مشروطه در همه جا با گرمی و حرارت گرامی داشته میشد. اما عده کمی از مردم تصور نسبتاً روشنی درباره این که مشروطه چيست داشتند. در اوايل در اروميه چنين تصور میشد که مشروطه يک چيز قابل لمس است و اين عقيده برای مدتی غلبه داشت که ۵۰۰ بار شتر از "مشروطه" در تبريز آماده است که در تمام ايالت، در هنگامی که زمان مطلوب فرا برسد توزيع شود. در بسياری از روستاها انجمنهای کوچک برپا شد و بسياری از رعايا عموماً چنين تصور کردند که مشروطه به معنای لغو پرداخت اجاره است و از اين رو تمام پرداختها را به ملاکين خودشان متوقف کردند. نتيجهی اين عمل سرد کردن اشتياق مالکين زميندار برای آرمان آزادی بود." [ کنسول در شرق، آلبرت چارلز راتيسلاو، ترجمهی رجبعلی کاوانی، صفحه ۲۶۲.]
حالا احتمالاً سالها باید بگذرد که مردم (وشاید اغلب روشنفکران هم) دریابند که اصطلاحاتی چون «جمهوری اسلامی» یا «دموکراسی دینی» حتی در لفظ حاوی تناقض هستند چه برسد در اجرا...
آلبرت چارلز راتيسلاو، کنسول انگليس در تبريز، ۱۹۰۹-۱۹۰۳ ميلادی (۱۲۸۲-۱۲۸۸ خورشيدی)، يعنی چند سال پيش از پیروزی جنبش مشروطهخواهی و پايان محاصرهی تبريز توسط نيروهای محمدعلی شاه،مینویسد:
"در شهرهای ديگر آذربايجان به مقدار زيادی نظير آنچه در تبريز واقع شد، کارهايی انجام پذيرفت. انجمنها بر پا شد و مشروطه در همه جا با گرمی و حرارت گرامی داشته میشد. اما عده کمی از مردم تصور نسبتاً روشنی درباره این که مشروطه چيست داشتند. در اوايل در اروميه چنين تصور میشد که مشروطه يک چيز قابل لمس است و اين عقيده برای مدتی غلبه داشت که ۵۰۰ بار شتر از "مشروطه" در تبريز آماده است که در تمام ايالت، در هنگامی که زمان مطلوب فرا برسد توزيع شود. در بسياری از روستاها انجمنهای کوچک برپا شد و بسياری از رعايا عموماً چنين تصور کردند که مشروطه به معنای لغو پرداخت اجاره است و از اين رو تمام پرداختها را به ملاکين خودشان متوقف کردند. نتيجهی اين عمل سرد کردن اشتياق مالکين زميندار برای آرمان آزادی بود." [ کنسول در شرق، آلبرت چارلز راتيسلاو، ترجمهی رجبعلی کاوانی، صفحه ۲۶۲.]
حالا احتمالاً سالها باید بگذرد که مردم (وشاید اغلب روشنفکران هم) دریابند که اصطلاحاتی چون «جمهوری اسلامی» یا «دموکراسی دینی» حتی در لفظ حاوی تناقض هستند چه برسد در اجرا...
اطلاع از متن کتاب از اینجا
Labels: general, History, Literature, politics, society
0 Comments:
Post a Comment
<< Home