معانی چند دشنام
اکثر دشنامهایی که در زبان فارسی وجود دارد برگرفته از زبان عربی است و متاسفانه اکثر مردم از معنی دقیق آنها غافلند و بسیار دیده میشود که دشنامهای رکیک را غافل از معنای آن برای یکدیگر بکار میبرند.
کلمه دشنام از دو جزء دَئوش+ نام تشکیل شده که دَئوش در زبان فارسی به معنای منفور بوده است و در کلمات دشمن و دژخیم نیز جزیی از کلمه است. دشنام به معنی منفورنامیدن فردی٬ دشمن به معنی مرد منفور و دژخیم به معنی بدنهاد و دارای ذات منفور استند.
معنی چند دشنام را به توالی بدتر شدن معنا در اینجا میآورم:
اَلدَنگ: ظاهراً به معنی بیکاره و مفتخور است. جایی برای آن منبعی ندیدهام.
پُفیوز: صفت فرد بیمایهای است که غرور بیجا دارد و خودش را بیخودی میگیرد.
دیوث: مردی است که زنش بدکاره است و او میداند و کاری به کارش ندارد.
قرمساق: مردی است که زنش را به کار روسپی گری وامیدارد و از این راه کسب درآمد میکند.
کلمه روسپی هم از نظر لغوی هممعنی روسفید است٬ به مصداق آن که فواحش که از نظر سلامت رنگ و رویی نداشتهاند با سفیدآب صورت خود را به طور اغراق آمیزی سفید میکرده اند و چنان شناخته میشدهاند.
1 Comments:
merci a baabate in poste mofid
Post a Comment
<< Home