زیر هر توی آن سخن توییست
در خرابات عاشقان کوییست *** وندرو خانهی پریروییست
طوقداران چشم آن ماهند *** هر کجا بسته طاق ابروییست
به نفس چون نسیم جان بخشد *** هر کرا از نسیم او بوییست
ورقی باز کردم از سخنش *** زیر هر توی آن سخن توییست
من ازو دور و او به من نزدیک *** پرده اندر میان من و اوییست
سوی او راهبر ندانم شد *** تا مرا رخ به سایه و موییست
اوحدی، با کسی مگوی دگر *** نام آن بت، که نازکش خوییست
Labels: Literature
0 Comments:
Post a Comment
<< Home