دو جامعه و دو راهکار
در فروشگاههای بزرگ غربی شعار این است: هدف اصلی تجارت ما جلب رضایت مشتری است؛ ما جنس بد به شما نمیفروشیم؛ شرایط فروششان هم موارد پسندیدهای را شامل میشود مثلاً اینکه اگر شما بتوانید نشان بدهید جای دیگری همان جنس را به قیمت ارزانتری عرضه میکند٬ فروشگاه جنس را به ده درصد زیرِ قیمت فروشگاه دیگر٬ به شما عرضه میکند. یا اینکه حداقل تا دوهفته میتوانید اقلام خریداری شده را داخل بسته بندی اصلی به فروشگاه برگردانید یا با قلم دیگری تعویض کنید. هیچ توضیحی هم لازم نیست ارایه کنید چون انتخاب با شماست. اگر واقعاً هم اشکالی در جنس باشد تا مدت بیشتری میتوانید آن را با ذکر اشکال برگردانید. جنس را از شما پس میگیرند و جنس نوی به شما میدهند. جنس معیوب را بعد از رفع عیب -با ذکر اینکه این جنس نونوار refurbished شده- با قیمت پایینتر دوباره برای فروش عرضه میکنند. (مثلاً من دوربین عکاسی ۳۰۰ دلاریی را ۵۵ دلار خریدم چون ظاهراً قبلاً صفحه نمایشگر LCD آن معیوب بوده و تعویض شده).
حال مقایسه کنید با تجارت ما: جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود (مگر با دعوا!)٬ ناراحتی خرید نکن! اگر فروشگاه دیگر ارزانتر میدهد برو آنجا خوب! اگر هنگام خرید دقت نکنید پشیمانی فایدهای ندارد. گنجشک را رنگ میکنند جای قناری میفروشند. هندوانه به شرط چاقو (البته رنگ کردن هندوانههم متداول شده!).
ظاهراً اساس معامله در ایران به جای بنابودن بر رضایت مشتری براساس انداختن و در رفتن است!
نگاهی به سابقه و تاریخ تاسیس فروشگاههای غربی آموزنده است:
حال مقایسه کنید با تجارت ما: جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود (مگر با دعوا!)٬ ناراحتی خرید نکن! اگر فروشگاه دیگر ارزانتر میدهد برو آنجا خوب! اگر هنگام خرید دقت نکنید پشیمانی فایدهای ندارد. گنجشک را رنگ میکنند جای قناری میفروشند. هندوانه به شرط چاقو (البته رنگ کردن هندوانههم متداول شده!).
ظاهراً اساس معامله در ایران به جای بنابودن بر رضایت مشتری براساس انداختن و در رفتن است!
نگاهی به سابقه و تاریخ تاسیس فروشگاههای غربی آموزنده است:
Walmart 1962
LondonDrugs 1945
IKEA 1946
BEST BUY 1966
Zellers 1931
Army & Navy 1919
The Bay 1881
Toys "R" Us 1948
LondonDrugs 1945
IKEA 1946
BEST BUY 1966
Zellers 1931
Army & Navy 1919
The Bay 1881
Toys "R" Us 1948
به نظر شما چگونه و با پیش گرفتن چه سیاستهایی چنین فروشگاههای معظمی این همه سال دوام آوردهاند٬ اما در ایران ما یک شرکت آدامس خروسنشان نتوانسته دوام بیاورد؟
***
مقایسه آیین همسریابی غربیان با شیوه مرسوم ایران هم جالب است. در ایران هنجار چنین بوده که عروس با لباس سفید به خانه داماد میرفته و با لباس سفید (یعنی کفن) از خانه او برمیگشته. در غرب اما رسم است که پیش از ازدواج دوران مدیدی را دونفر با یکدیگر زندگی میکنند بدون تعهد ازدواج٬ از تمام جنبهها یکدیگر را میشناسند و اگر پسند کردند ازدواج میکنند٬ اگر که نه هم از یکدیگر جدا میشوند و جفت دیگری مییابند.
مادری ایرانیی در امریکا به یکی از روانشناسان تلویزونهای ماهوارهای زنگ زدهبود و از او مشاوره میخواست: دختر ۱۹ سالهاش مدتیاست با پسر امریکایی خوبی آشنا شدهاست٬ پسر امریکایی بعد از این مدت میخواهد که رابطه "جسمی" را با او آغاز کند تا میزان سازگاریشان معلوم شود؛ دختر موضوع را با مادرش در میان گذاشته٬ مادرِ بزرگ شده درفرهنگ ایرانی٬ البته نمیداند در مقابل این امر چه کند و از روانشناس پاسخ میجوید. روانشناس ایرانی هم جواب در خوری نداشت٬ ارجاعشان داد به مددکار مهاجران تازه در شهرشان تا موضوع را با او مطرح کنند.
پسر امریکایی که با فرهنگ معاملات غربی بزرگ شده٬ میخواهد همان آزادی را که در انتخاب اجناس زندگیاش (برای استفاده چند ساله) داشته٬ در انتخاب همراه یک عمر زندگیاش داشتهباشد٬ اما فرهنگ ایرانی چنین آزادیی را برنمیتابد. فرهنگ ایرانی چنین امری برایش تازه است٬ چونکه همواره بنایش بر ظاهرسازی و انداختن جنس بوده و بعداً هم زدن زیرش و پس نگرفتن٬ یا بستن چنان مهریه سنگینی که طرف حتی خیال پس دادن هم به سرش نزند! دوام و قوام خانواده ایرانی در مقایسه با خانواده غربی٬ بعید نیست به همان نسبت دوام و قوام شرکتهای ایرانی در مقایسه با شرکتهای غربی باشد!
مادری ایرانیی در امریکا به یکی از روانشناسان تلویزونهای ماهوارهای زنگ زدهبود و از او مشاوره میخواست: دختر ۱۹ سالهاش مدتیاست با پسر امریکایی خوبی آشنا شدهاست٬ پسر امریکایی بعد از این مدت میخواهد که رابطه "جسمی" را با او آغاز کند تا میزان سازگاریشان معلوم شود؛ دختر موضوع را با مادرش در میان گذاشته٬ مادرِ بزرگ شده درفرهنگ ایرانی٬ البته نمیداند در مقابل این امر چه کند و از روانشناس پاسخ میجوید. روانشناس ایرانی هم جواب در خوری نداشت٬ ارجاعشان داد به مددکار مهاجران تازه در شهرشان تا موضوع را با او مطرح کنند.
پسر امریکایی که با فرهنگ معاملات غربی بزرگ شده٬ میخواهد همان آزادی را که در انتخاب اجناس زندگیاش (برای استفاده چند ساله) داشته٬ در انتخاب همراه یک عمر زندگیاش داشتهباشد٬ اما فرهنگ ایرانی چنین آزادیی را برنمیتابد. فرهنگ ایرانی چنین امری برایش تازه است٬ چونکه همواره بنایش بر ظاهرسازی و انداختن جنس بوده و بعداً هم زدن زیرش و پس نگرفتن٬ یا بستن چنان مهریه سنگینی که طرف حتی خیال پس دادن هم به سرش نزند! دوام و قوام خانواده ایرانی در مقایسه با خانواده غربی٬ بعید نیست به همان نسبت دوام و قوام شرکتهای ایرانی در مقایسه با شرکتهای غربی باشد!
Labels: ethics, general, History, life, politics, society, خلقیات ایرانی
0 Comments:
Post a Comment
<< Home