پاره‌سنگ: دیکتاتورهای صغیر

پاره‌سنگ

پاره‌سنگ‌های گاه‌گاهی ذهن من

2009/04/12

دیکتاتورهای صغیر

از خوبی‌های زمانه ما یکی هم این است که امکانات نوین ارتباطی٬ محدود به عده خاصی نشده‌است و هرکس با کمی همت می‌تواند حرف و سخنش را در دنیای مجازی منتشر کند؛ دیگر از پشت مونیتور کسی نمی‌فهمد طرفش نوجوانی نشسته‌بوده یا پیری دنیادیده و معیار سنجشش تنها متنی است که می‌خواند٬ نه او که نوشته‌است.
بسیار می‌بینم در اینترنت فارسی٬ بعضی - که ظاهراً خودشان را بیشتر از بقیه صاحب‌نظر می‌دانند (;- برای خودشان شیوه شخصیی برای نگارش گزیده‌اند و توجیهاتی هم دارند. کم نمی‌بینم اغلاطی از قبیل: حتمن٬ عیسا٬ سانیه٬ نماینده‌گان و ترکیباتی مثل: می‌شناسم‌اش٬ ام‌روز٬ جوان‌ای.
چندین بار که توجه‌شان داده‌ام به موارد مذکور و مشابه٬ جواب آمده که من رسم‌الخط خودم را استفاده‌می‌کنم. عجیب که این عزیزان٬ که آن‌قدر خود را صاحب‌نظر می‌دانند که از خود شیوه نگارش ابداع کنند٬ نمی‌دانند که "رسم" چیزی است که بین عده زیادی مرسوم است و شیوه نگارش آنها تا "رسم‌"الخط شدن فرسنگها فاصله دارد.
از دیدی دیگر می‌توان روانشناسی این عملشان را مشابه رفتار قانون‌گریز متداول ایرانی دانست؛ همه می‌دانیم که برای نوشتن قوانینی هست که متولی آن هم در زمانه ما بطور رسمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. همانطور که قوانین راهنمایی و رانندگی هستند و متولی دارد و شکستن آنها قانون شکنی‌است -و متاسفانه از لحاظ اجتماعی منفور نیست- شکستن قوانین نگارش هم قانون‌شکنی‌است و برهمان سبق. اگر کسی هم در نوشته‌اش خود را صاحب‌رای بداند که به دلخواه و انتخاب خودش قوانین نگارش وضع و نقض کند و آن را حق خودش بداند٬ چه می‌توان گفت جز این که او یک دیکتاتور کوچک است و حوزه دیکتاتوری صغیر‌ش وبلاگش و فضای اینترنتیی است که در آن حکم می‌راند!
تعریف ساده دیکتاتور: حکمرانی که خودش قانون وضع می‌کند.

Labels: , , , ,

1 Comments:

Anonymous ايماگر said...

يكي از دوستان وبلاگي در اين نوع جدانويسي تا جايي پيش رفت كه زيبا را « زي‌با» نوشت و من تذكري دادم و توضيحي كه صفت فاعلي از بن مضارع و اين حرفها ولي گفت نه خير حرف حرف من است( زي را به معناي زيّ عربي مانند زيّ طلبگي و ... گرفته بود) گرچه دهخدا هم در لغت‌نامه با تو موافق است!

5/07/2009 7:53 AM  

Post a Comment

<< Home