چرا "کار٬ کارِ خود ...هاست"؟
لابد شما هم دیدهاید یا شنیدهاید این عقیده «دایی جان ناپلئونی» را که وقتی تغییری در جامعه رخ میدهد٬ مثلاً از انقلاب بگیر تا شروع جنگ و پایان آن٬ افرادی که لقلقه زبانشان این است که: «آقا٬ شما کجای کاری که کآر٬ کار خودشان است»٬ «خودشان شروعش کردند٬ خودشان هم تمامش کردند»٬ «خودشان آوردندش٬ خودشان هم بردندش» و قصعلیهذا.
این که ریشه این طرز تفکر از کجاست را بسیاری دوست دارند رویش بحث کنند. مستندی که درباره روابط ایران و انگلیس اخیرا از شبکه چهار بیبیسی پخش شد٬ اشاراتی هم به داستان دایی جان ناپلئون کرد و برای آن طرز تفکر ریشههای تاریخیی شمرد.
اما بنده تصور میکنم٬ ریشه این طرز تفکر امر سادهای است. وقتی که بندهی نوعی اعتماد به نفسم پایین باشد و خودم را عنصری غیر موثر در اجتماع بدانم و کاری نکنم٬ شمای نوعی هم نکنی٬ دیگر ملت هم نکنند٬ اگر تغییری در اجتماع حاصل شود نتیجهی کار کیست؟ من یا شما یا دیگران که نبودهایم! پس کار کارِ خودشان است! از"جماعت خواب، اجتماع خواب زده، جامعه چرتی" که کاری در نمیآید...
داستان٬ حدیث پایان یافته دیروز ما نیست٬ داستان زمان حاضر ما هم هست٬ با این تفاوت که اکنون نفت داریم تا بفروشیم و با پول آن تصور کنیم که آن مزد حاصل دسترنج کاری است که میکنیم و جامعهمان را به پیش میبریم.
این که ریشه این طرز تفکر از کجاست را بسیاری دوست دارند رویش بحث کنند. مستندی که درباره روابط ایران و انگلیس اخیرا از شبکه چهار بیبیسی پخش شد٬ اشاراتی هم به داستان دایی جان ناپلئون کرد و برای آن طرز تفکر ریشههای تاریخیی شمرد.
اما بنده تصور میکنم٬ ریشه این طرز تفکر امر سادهای است. وقتی که بندهی نوعی اعتماد به نفسم پایین باشد و خودم را عنصری غیر موثر در اجتماع بدانم و کاری نکنم٬ شمای نوعی هم نکنی٬ دیگر ملت هم نکنند٬ اگر تغییری در اجتماع حاصل شود نتیجهی کار کیست؟ من یا شما یا دیگران که نبودهایم! پس کار کارِ خودشان است! از"جماعت خواب، اجتماع خواب زده، جامعه چرتی" که کاری در نمیآید...
٬٬٬
این تکه فیلم از شاهکار علی حاتمی در هزاردستان بسیار دیدن دارد٬ مخصوصاً جملهای که در پایان٬ مفتش میگوید.Labels: general, History, life, Movies, politics, psychology, society, خلقیات ایرانی
0 Comments:
Post a Comment
<< Home