مساله مغلق اخلاقی
مسالهای را که اینجا مینویسم تابحال چندین بار دیدهام٬ هنوز جواب آن را البته نتوانستهام پیدا کنم:
پسر و دختری چندین سال با هم رابطه داشتهاند٬ خوشحال و از هم راضی٬ بسیار لحظات مشترک شادی و غم هم تجربه کردهاند٬ البته ازدواج هم نکردهاند. میگذرد و از قضای روزگار یکی از طرفین فردی از جنس مخالف را میبیند٬ از تمام لحاظ متناسب با او٬ و بیشتر از فردی که سالیانی با هم بودهاند با این هم توافق- از هر جهت- دارند. این البته احساس گذرای طرفین درگیر نیست٬ تمام دوستان آن دو و حتی طرف دیگر رابطه چندین ساله به وضوح میتواند کشش و همسانی دو آشنای جدید را ببینید.
اما مشکل اینجاست که یکی از طرفین در یک رابطه موفق چندین ساله با فردی است که او را دوست داشته و دارد (ولی عشقی نداشته) و نمیباید از لحاظ اخلاقی/اجتماعی درگیر رابطه دیگری شود٬ ولی از لحاظ عاطفی درگیر دیگری است و ذهن و یادش مشغول است.
حالا راه حل چیست؟
ممکن است بعضی بگویند که میبایست از اول وارد رابطه گذشتهاش نمیشد و صبر میکرد تا عشق واقعیش را پیدا کند؛ حالا که صبر نکرده باید به همان انتخاب اولش بسازد. اما مگر تضمینی هست که هرکسی در نهایت عشقش را پیدا کند و یک نفر چند سال میتواند برای چیزی که تضنینی درش نیست هزینه کند.
راه حل دیگر این است که طرف رابطه چندین سالهاش را با فرد قبلی بهم بزند و سراغ عشق واقعیش برود. اما بعضی میتوانند بگویند که از کجا معلوم چند سال بعد یک فرد دیگر ظاهر نشود که باز رابطه آنها را از هم بگسلاند؟
بعضی هم ممکن است که پیشهناد بدهند که با فرد جدید دوستی پیشه کند و بس٬ اما مگر فرد دیگر دخیل در رابطه چنین امری را میپذیرد؟
شاید هم شق دیگری متصور است که به ذهن من نمیرسد.
اما چیزی که من تاکنون در چندین مورد دیدهام این بوده است که وقتی طرف درگیرمونث بوده٬ بدون کمتر شرمی رابطه را با فرد قبلی بهم زده و سراغ فرد جدید رفته٬ وقتی هم طرف درگیر مذکر بوده که دلبند دختر دیگری شده بعد از چندی٬ باز زوج مونثش بوده که نتوانسته با فردی بسازد که قلبش جای دیگر است و از او جدا شده- حالا فداکاری تعبیر کنید یا غریزه یا حسادت به عهده خودتان-
اما آیا در این بین راه حل اخلاقیی متصور است که کسی در چنین ماجرایی لطمه نخورد؟