پاره‌سنگ: December 2004

پاره‌سنگ

پاره‌سنگ‌های گاه‌گاهی ذهن من

2004/12/27

پسر ها و دختر ها 1:

دختر ها در انتخاب دوست پسر به این توجه می کنند که چقدر با دوست پسرشان می توانند به بقیه فخر بفروشند ؛ لذا بیشتر شاخصه های بیرونی و ظاهری را در انتخاب دوستشان در نظرمی گیرند، مثل قد و هیکل و زیبایی و شوخ وشنگی و....
اما پسرها بیشتر به این فکر می کنند که چقدر از همصحبتی و همفکری دوستشان لذت می برند و بیشتر به شاخصه های درونی فرد اهمیت می دهند مثل طرز فکر و منش و....
تیصره: در مورد پسرها مثالهای نقض خیلی بیشتر از دختر ها وجود دارد ولی این چیزی از مقایسه نمی کاهد.

2004/12/21

تقوا!؟

به تلفن همراه بنده خدایی زنگ زده اند، طرف هم سر نماز بوده است، تنها به این بسنده کرده که یک لحظه گوشیش را جواب داده و با قرایت یک "ا...اکبر" غلیظ موقعیت خودش را اعلان کند!
تکنولوژی برای همین است دیگر!!

عشق یا غرور؟

فیلمی می دیدم در مورد شوالیه ها و .... جایی شوالیه جوانی که عاشق بانویی شده بود به او گفت که این دوره از مسابقات قهرمانی را به عشق او فتح خواهد کرد؛ شوالیه جوان از امید های قهرمانی بود. معشوق جواب داد فتح مسابقات برای ارضای غرور خودت است، به عشق من شکست بخور!
خیلی قشنگ آمد به نظرم و واقع نما. گفتم اینجا بنویسمش. کسی شهرتش و غرورش را برای عشقش قربانی کند.
البته در فیلم شوالیه جوان مسابقات را تک تک باخت و وقتی مسابقات از نیمه گذشته بود معشوق پیام داد که کافی است و حالا دیگر سعی خودت را بکن و در نهایت هم شوالیه داستان قهرمان شد!

2004/12/19

دخالت ابران در امور داخلی عراق:

فکر می کردم که چرا مسوولان دولت موقت عراق گاه و بیگاه دم از دخالت ایرانیان در امور داخلی عراق می زنند؛ اول فکر کردم لابد چیزکی هست که چنین چیزهایی می گویند، اما تاکنون که نه مدارکی رو کرده اند و نه تروریستی ایرانی را در عراق دستگیری کرده اند؛ در ثانی عقل سلیم و دیپلماسی صحیح هم حکم می کند که در چنین شرایط سیاسی و زمانی که همه نگاه ها به همسایگان عراق دوخته شده است ایران دخالتی در امور آن نکند.
اما به نظرم مسوولان عراقی دروغ می گویند و ایران صادقانه در امور داخلی عراق دخالتی نمی کند. با توجه به انتخاباتی که برای تعیین دولت جدید عراقی به زودی برگذار می شود به نظر می رسد نامزدهای انتخاباتی از جمله اياد علاوی نخست وزير موقت عراق در استراژیی سیاسی به نفع خود می بینند که سیاستی ضد ایران پیشه کنند، چرا که افکار عمومی عراقیان- خلاف آن چه عامه ایرانیان فکر می کنند- هنوز ضد ایران و ایرانی است. اغلب عراقیان هنوز فکر می کنند که خوزستان ایران امارتی بوده است به نام عربستان که رضاشاه با حمایت پیر استعمار، انگلستان، آن را از جهان عرب جدا و به ایران ضمیمه کرده است. سالهای سال است که این داستان در کتابهایشان به خوردشان داده شده است و از انگیزه های صدام حسین برای توجیه تهاجمش به ایران، نیز آزادسازی این امارت بوده است.
بدیهی است که هر سیاستمدار دغلی نیز می کوشد از این عناد تاریخی عراقی ها به نفع خود استفاده کند و در این میان حسن نیت ماست که پایمال می شود.
مهران
--------------
پ.ن: این نوشته را فردای نوشته خودم دیدم.

2004/12/16

اندر رفتار جمعی ایرانیان:

ماجرای تغییر نام خلیج فارس دیگر دارد قدیمی می شود ولی در این بین نکته های خیلی جالبی از رفتارهای جمعی ایرانیان را می توان دید. چقدر شور و حماسه! چقدر عرق ملی!! چه بسیار امضا هایی که در محکوم کردن این کار جمع شد.....
ولی آیا این شور و حماسه در جاهای دیگری هم نمود دارد؟؟ من که می گویم نه! این که این همه امضا هم جمع شد فقط دو دلیل داشت از دید من:
1) ملت برای ابراز وجود احتیاج به چیز خاصی نداستند، هزینه بر هم نبود، فقط داشتن یک رایانامه کافی بود.
2) ملت دوست دارند خودشان را به ثبت برسانند، حالاچه به صورت یادگاری نوشتن پشت صندلی های اتوبوس باشد، چه به گذاشتن نامشان پای عریضه!
اما چرا من اینطور فکر می کنم؟
لابد از عریضه 60000000 تا حالا باخبر شده اید: یک عده فعال سیاسی گفته اند حالا که دستشان از همه جا کوتاه است، بیایند( لابد پس از دیدن شور مردم در امضای عریضه خلیج فارس!) یک عریضه اینترنتی راه بیاندازند و درخواستشان را برای تغییر قانون اساسی- نه از راه داد و فریاد و خشونت و انقلاب- از راهی مدنی، اینترنت، به گوش جهانیان برسانند. لابد هم فکر می کرده اند ایرانیان پرشور با حمایت های بی دریغ خود و با گذاشتن یک امضای ساده، کمکشان می کنند که حمایت نهادهای بین المللی را برای این منظور جلب کنند.
اما نتیجه؟ خودتان ببینید:------------
با این که عقلا" می توان فرض کرد که امضای این عریضه اگر از امضای عریضه خلیج فارس پر فایده تر نباشد، کم فایده تر نیست، عملا" پشتیبانی کمتری از آن شده است. چرا؟ مگر ملت برای آینده شان اهمیتی قایل نیستند؟ یا حفظ یک نام تاریخی است که برایشان اهمیت بیشتری دارد؟
اما من حدس میزنم دلیل عدم استقبال مردم یک چیز است؛ این بار امضایشان می تواند برایشان هزینه بر باشد و ملت هنوز بی حمیت تر از آن هستند که در این مهم مشارکت کنند.
متاسفانه ملت تا به اندازه کافی جو زده نشوند در چنین اموری دخالت نمی کنند و وقتی هم جو زده می شوند دیگر عقلی جلودارشان نیست و انقلابی - مثل اعدامهای انقلابی!- عمل می کنند.
پس نوشت: بحث یکی از دوستان هم در اینجا نکات قابل تاملی دارد.
مهران.

آدم ها بر چند نوعند؟

آدمها دو دسته بیشتر نیستند: آنهایی که تنها به فکر پایین تنه شان هستند و آنهایی که به چیزی فراتر از آن هم فکر می کنند.
الیته معلوم است که مقصود من نهایت منظور اعمالی است که انجام می دهیم. از آدم های دسته دوم می توان از گاندی، دهخدا و کلی آدم دیگر که کارهای بزرگی برای جامعه شان کرده اند نام برد.
تبصره 1: اغلب اناث در زیرگروه اول جای می گیرند.
تبصره 2: دلیلی ندارد که افرادی که ازدواج نمی کنند در زیرگروه دوم جای بگیرند؛ چه بسا افرادی که از بازار آزاد استفاده می کنند.
تبصره 3: کسانی که با تبصره 1 مخالفند سعی کنند چندین مثال نقض بیاورند.
مهران

2004/12/15

آغاز پاره سنگ

این جا قرار است مکانی باشد که ما پاره سنگ هایی را که مغزمان گاهگداری بر می دارد، برای خودمان ثبت کنیم. راستش را بخواهید فکر کردیم حیف است این همه افاضاتی که صادر می کنیم در امواج هوا گم شوند، گفتیم ثبت الکترونیکیش کنیم!
مهران