پاره‌سنگ: September 2009

پاره‌سنگ

پاره‌سنگ‌های گاه‌گاهی ذهن من

2009/09/17

مسوولیت اخلاقی

پولی از پدرانمان به ما رسیده. آیا ما مسوول آنیم که ببینیم از چه راهی تحصیل شده؟
------------------
مازیار و مانی دو دانشجوی ایرانی در دانشکده‌ای در مملکت خارجه هستند.
پدر مازیار در ایران به کار بساز‌و‌بفروشی مشغول است، کاروبارش بد نیست، البته زیاد به اخلاق حرفه‌ای پایبند نیست؛ چه بسیار مصالح نامناسبی که به قیمت کمتر خریده و به کار برده و خانه‌هایی ساخته و پولهایی به جیب زده؛ چه بسیار بناهایی که بدون کیفیت لازم بنا کرده و تحویل داده؛ با این اوصاف وضعیت مالی پدر مازیار خوب است.
پدر مانی در ایران کارمند ساده و سالمی در همان مملکت است، پس از سالها دربدری، کمتر از یک‌دهه است که صاحب خانه شده‌است. خوشحالیش به این است که فرزندش در خارجه تحصیل می‌کند و دانشجوی موفقی‌است.
پدر مازیار برای او پول می‌فرستد، مازیار از همان ماه‌های اول با پول پدر اتومبیلی خریده بود. اخیراً که بازار املاک موقعیت مناسبی داشت از پدرش پولی گرفت و آپارتمانی هم در همان شهرش خرید. برای مازیار مهم نیست پدرش از چه راهی پول درآورده، مساله را مساله او می‌داند و مسوول درست و غلطش را او می‌داند.
------------------
فیروز در تهران متولد شده‌بود. پدرش یکی از افراد خاندان پرجمعیت قاجار بود؛ فیروز استعداد معمولیی داشت و در اوایل دوره پهلوی، پدرش او را برای ادامه تحصیل به اروپا فرستاده بود؛ درسش که تمام شد برگشت و در ایران آن زمان، به پشتوانه تحصیل در اروپا، شغل مهمی گرفت و زندگی خوبی داشت. به اعتبار تحصیل در فرنگ، فیروز جزو افراد سرشناس و جزء طبقات خاص جامعه آن روز بود و در شرکت‌های دولتی به مناصب مهمی دست یافت و امروزه فرزندان و نوادگان او در اروپا و امریکا زندگی می‌کنند و به گذشته پر افتخارشان هم می‌بالند.
آیا برای فیروز مهم بود که هزینه تحصیلش از چه طریقی بدست آمده بوده؟ آیا برایش مهم بوده که پدربزرگش شاهزاده بدنام قاجاریی بوده و جز حق کشی و زورگیری در تاریخ هنری برایش ننوشته‌اند؟ ایا امروزه نوادگان او برایشان مهم است که موقعیت‌های اجتماعی، شغلی و تحصیلیی که برایشان فراهم آمده، به پشتوانه چه جنایات و خون‌ریزی‌هایی در تاریخ میسر شده بوده؟
نواده آن رعیتی که اموالش توسط فلان‌الدوله قاجار غارت شده، چه حسی نسبت به لاف‌ها و تفاخرات نوادگان فلان‌الدوله باید داشته باشد؟
------------------
سی سال پیش بسیاری دولتمردان پهلوی، کیسه‌هایشان را از پول ملت پر کردند و رفتند -کاری که شاید امروزه هم بسیاری از دولتمردان می‌کنند- و امروز نسل فرزندان بعدشان با فراغ بال مشغول به گذران عمر هستند؛ خیالشان هم نیست که پدرشان به ایران خدمت کردند یا خیانت. مالی که در دستشان است را حق خود و ثمره زحمات پدرانشان می‌دانند. چقدر در این ادعا محق‌اند؟
------------------
تا چه حد ما مسوول مالی هستیم که از اجدادمان به ما می‌رسد؟ تا چه حد مسوول رفتار آنها هستیم؟

Labels: , , , , , ,