پاره‌سنگ: December 2005

پاره‌سنگ

پاره‌سنگ‌های گاه‌گاهی ذهن من

2005/12/28

بر آستان وفا

كجايی ای كه دلم بی تو در تب و تاب است
چه بس خيال پريشان به چشم بی خواب است
به ساكنان سلامت خبر كه خواهد برد
كه باز كشتی ما در ميان غرقاب است
ز چشم خويش گرفتم قياس كار جهان
كه نقش مردم حق بين هميشه بر آب است
به سينه سر محبت نهان كنيد كه باز
هزار تير بلا در كمين احباب است
ببين در آينه داری ثبات سينه ما
اگر چه با دل لرزان به سان سيماب است
بر آستان وفا سر نهاده ايم و هنوز
اگر اميد گشايش بود ازين باب است
قدح ز هر كه گرفتم به جز خمار نداشت
مريد ساقي خويشم كه باده اش ناب است
مدار چشم اميد از چراغدار سپهر
سياه گوشه زندان چه جائ مهتاب است
زمانه كيفر بيداد سخت خواهد داد
سزای رستم بد روز مرگ سهراب است
عقاب ها به هوا پر گشاده اند و دريغ
كه اين نمايش پرواز نقش در قاب است
در آرزوي تو آخر به باد خواهد رفت
چنين كه جان پريشان سايه بي تاب است
هوشنگ ابتهاج

2005/12/22

شعری از سعیدی سیرجانی

هيچ باور داری؟
زير اين بر شده‌ دودوش زنگاری
سرزمينی است عجيب
همه چيزش وارون
كاندر او مرگ به از زندگی است
شرف انسان در بندگی است
ديده‌ گريان خوب است و لب خندان بد
موهبت‌های خدا فقر و نياز و مرض است
كه كنی عصيان تو اگر سير شوی
هيچ پنداشتي ای بسته به آينده اميد
عاشق صبح سپيد
ای به سودای طلوع سحری جسته ز جا
راهپيمای جهان فردا
كز پس عمری سعي و عمل و شوق و اميد
زير آوار شب تيره زمينگير شوی؟
وندر اين دامگه جهل و جنون زرق و ريا
به گناهی كه چرا دم زدی از چون و چرا
هدف ناوك تيرافكن تكفير شوی
هيچ پيش آمده كز هستي دلگير شوی؟
هيچ پيش آمده كز جان و جهان سير شوی؟

2005/12/05

موهبت الهی

... موهبتی الهی است که از طرف ملت به .... تفویض شده است.
می توانید جای خالی را حدس بزنید؟
البته بستگی دارد که ملت کی باشد، فرض کنید ملت ایران.
نه منظور ولایت فقیه نیست!! بلکه سلطنت مشروطه و شخص شاهنشاه است.
این را از یکی از سخنان شاهنشاه در قبل انقلاب کش رفته ام. این جاست، خودتان گوش دهید.
نکات جالبی دارد، انگار موقعیت کشور بعد حدود سی سال هیچ فرقی نکرده است!!!
ملت عزیز ایران، ظلم و فساد، وابستگی زندگی مردم به نفت، خطر از دست رفتن استقلال، فراخوان به وحدت ملی، حکومت قانون، انتخابات آزاد، اجرای قانون اساسی، عدالت اجتماعی، استبداد، پاسداری از اسلام، تنها کشور شیعه جهان، درخواست از جوانان که امید آینده اند، موقعیت خطیر تاریخی.
افسوس از این قوم خوابگرفته و خوابزده.