پاره‌سنگ: January 2006

پاره‌سنگ

پاره‌سنگ‌های گاه‌گاهی ذهن من

2006/01/28

اعتماد

خیلی وقت ها از میزان اعتمادی که دوستانم به من می کنم متعجب می شوم. بسیاری از آن ها چیزهایی به من می گویند خیلی خصوصی که قاعدتا" نباید جایی و به کسی گفت و...
اوایل فکر می کردم که طرز حرف زدن و نگاهم طوری است که سریع اعتماد طرف را بر می انگیزد، ولی وقتی دیدم دوستان خارجیم از فرهنگ های مختلف هم همین رفتار را با من در پیش می گیرند به نظرم آمد که چیز خاصی در نحوه صحبت - صدا- و نگاه من نیست.
مدتی پیش هم نیمکتی دوران دبیرستانم را دیدم، بعد از سالها همچنان بی ریا و قابل اعتماد مانده بود؛ برایم جالب بود که می دیدم مثل خودم او را قابل اعتماد می بینم. مدتی فکر کردم تا ببینم چه چیزی بین ما مشترک است که اعتماد طرف مقابل را جلب می کنیم.
و اما نکته ای که مشترک یافتم این بود که در صحبت کردن و نقد کردن رفتار ها و افراد، مرزی نمی شناسیم. من هیچ گاه ابا نداشته ام که اعتراف کنم که کارهایم اشتباه آمیز هم بوده است، که والدینم هم کارهای احمقانه ای می کرده اند و می کنند، که در خانواده ما هم مرافعاتی بوده است، من و خانواده ام هم محدودیت مالی داریم و ...
اما بقیه که صحبت می کنند انگار پدر و مادرشان معصوم بوده اند، خانواده بسیار موفق و شادی دارند، توانایی مالی نامحدودی دارند، هیچگاه غم و غصه ای نداشته اند و ... خوب واضح است که این شرایط آرمانی دروغ است و خودبخود عاملی می شود که شنونده به گوینده اعتماد نکند!

زنان و مردان

-سلام عزیزم!
--سلام خوشگلم، چقدر ناز شدی امروز.
- ممنون، ...جون چطوره؟ راستی این آرایشی که امروز کردی کللی بهت میآد...
--....
*****
-سلام قربان!
--سلام! آقا ما خیلی چاکریم.
-ما بیشتر! ما نوکریم. چه خبرا رییس؟
--...
******
دو محاوره بالا را لابد تا حالا بارها شنیده اید با اندکی تغییر. خیلی واضح است که کدام مال کدام جنس است. برای محاوره نوع سوم حالت تعریف شده (یا معمولی) نمی شناسم.(اصلا" وجود دارد؟!) .
جالب است که هر دو محاوره بر اساس چاپلوسی شروع می شود و هر دو طرف می دانند که سخنانشان باد هواست، ولی کلی از رد و بدل کردن آن ها مشعوف می شوند. این هم واضح است که جنس مونث از تعریف زیباییش خشنود می شود و به آن احتیاج دارد تا قوت قلب بگیرد، بنابراین آن را ارایه می کند تا باز پس بگیرد. از طرفی جنس مذکر جویای برتری فیزیکی است که به تصور آن هم می رسد!
حالا می توانید آغاز محاوره را در زبان های دیگر هم در نظر بگیرید. ما ایرانی ها آدم های متملقی نیستیم؟

2006/01/01

نامردی؟

امروز یکی از دوستانم( مونث) از یکی از کسانی که می شناسم( بازهم مونث) غیبت می کرد. جالبی قضیه برایم این بود که در این غیبت طوری اصول انسانی را رعایت نمی کرد که گویی دارد از دشمنش گفتگو می کند، در حالی که فقط داشت تفسیرهای خودش را از رفتارهای دوستش ارایه می کرد. خیلی ناجوانمردانه غیبت می کرد!
از آنجا بود که مفهوم کلمه مردی و مردانگی برایم روشن شد.