زیبایی٬ معیاری با استانداردهای دوگانه
لابد پای صحبت برخی نشستهاید که معتقدند در انتخاب همسر نباید به معیار زیبایی زیاد بها داد. اما اگر از همانها بخواهید برای برادرشان همسری بیابند٬ سریع دنبال یک دختر خوشگل میگردند.
یکی از جلوههای بیعدالتی در جهان ما توزیع زیبایی است. اندکی که از زیبایی بالایی برخوردارند به راحتی حرفشان را برکرسی مینشانند٬ حمایت جمع را دارند٬ تخفیف میگیرند یا حتی در دروس نمره بالاتری میگیرند و خلاصه از موقعیتهای برتری برخوردارند.
(یکی دیگر از جلوههای بیعدالتی در جهان ما توزیع عقل است. البته خوشبختانه هیچ کس معتقد نیست در این امر به او اجحاف شدهاست! به قول شیخ سعدی «گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد... بخود گمان نبرد هیچکس که نادانم.»)
حالا جنبه بسیار زشت آن اینجاست که این قضیه شکل رسمی و دولتی بگیرد. قضیه مراسم آغازین المپیک امسال چین را میگویم که معلوم شد دخترک چینی خوشگلی را واداشتهاند که روی صدای دیگردخترک چینی خوش صدا ولی از نظر دولتیان ناخوش سیما لب بزند. وقتی هم که گندش درآمد توضیح بدهند که هر دو دختر راضیاند و این امر برای وجهه چین بهتر بودهاست.
یک قضیه دیگر هم الان به یادم آمد٬ قدیمها رسم بود که مردها دنبال زنهای خوشگل میگشتند (البته هنوز هم هست!). مردهایی بودهاند با سیمای نه چندان جالب که با داشتن موقعیتهای بالای اجتماعی با زنانی بسی زیباروتر ازدواج کردهاند. اما مشکلی که من شاهد بودهام این است که معمولاً فرزندان نصف به مادر میروند٬ نصف به پدر. حالا اگر تمام دخترها به مادر زیبایشان بروند حرفی نیست٬ اما گاه یک دختر به پدر و دیگری به مادر میرود٬ یا اینکه دختر به پدر میرود٬ پسر به مادر. در زمانهای که هنوز عقلها به چشمهاست٬ به نظرم به آن دختر که قیافهاش بر خلاف دیگران به پدرش رفته شدید ظلم میشود و گناه آن هم پای پدرش است. «آهای آقا٬ با شمام! میری زن میگیری یکی در حد قیافه خودت بگیر٬ حالا یکم بالا پایین...»