آدم ها را به تجربه من در سه گروه می توان دسته بندی کرد:
افراد کانونی: افرادی هستند که عده زیادی دوست حول آن ها جمع می شوند و مایه و پایه بسیاری از دوستی ها و گروه های دوستی می شوند. معمولا" صاحب فضل و هنری هستند و انسان از مصاحبت آن ها خسته نمی شود.
افراد انگلی: افرادی که در پیدا کردن دوست ناتوانند و به دوستانشان را از طریق افراد پیش گفته متصل می شوند. معمولا" هنری ندارند و مواردی کلیشه ای برای عرضه، باری به هر جهت دارند. دیگر این که ظاهر آن ها از باطن شان جذاب تر و جالب تر است و مایه ورودشان به گروه می شود.
با ایجاد مشکلی برای افراد کانونی، گروه دوستی معمولا" می پاشد، ولی بودونبود افراد انگلی در دوام و قوام گروه دوستی اثری ندارد. افراد گروه اول به هرجا که برسند معمولا" گروه دوستی شان را تاسیس می کنند، ولی افراد گروه دوم اگر از گروه دوستان جدا بیافتند تنها به تخطئه و بد گویی از گروه جدا افتاده از ان می پردازند .
گروه سومی هم هستند که زندگی غیر اجتماعیی بر می گزینند، زندگی سالمی دارند و معمولا" صاحب فضل هستند ولی برای ایجاد رابطه اهمیتی قایل نیستند و وقتی صرف نمی کنند. رخنه به خلوتشان سخت است ولی خلوت ارزشمندی برای خود آفریده اند.
پس نوشت:
1)در کشف سه رده بندی بالا برای افراد از ایده سایت اورکات بهره برده ام. در آنجا می توان دریافت که دوستی های افراد از چه مسیری شکل گرفته و گروه های دوستی چگونه -و حول چه کسی-شکل گرفته اند.
2)ظاهرا" هیچکس خودش نمی فهمد که در گروه دوم است!! و همه خودشان را در گروه اول یا سوم جا می دهند!
3)کمی رده بندی خشن است! ولی خوب من این چنین یافتمش.