آدم چهره های متفاوت بعضی ها رو میبیند متعجب میشود از خلقت خدا! منظورم چهره های یک نفر در طول مکان و در طول زمان است.
کسی بود با هر کسی همرنگ میشد از هر طیفی که همنشین میشد چنان صحبت میکرد که گویی سالها زیر علم آن دسته زده. مثلا برای سلطنت طلب یک چهره شاه دوست واقعی ارایه میداد برای انقلابی ها خودِ چهگوارا میشد!
کس دیگری بود در طی ۵-۶ سالی که من دورادور میدیدیمش از یک چهره متعهد و چادری به چهره متجدد(لابد!) و لاابالی تبدیل شد.
فرد دیگری زمانی ابراز علاقه میکرد٬ چهره ای منطقی و فیلسوف مآب ارائه میداد؛ وقتی متوجه شد که ابراز علاقهی متبادل نیست شد همان که بود! نه اشتباه کردم. شد در پوستین دیگری که فکر میکرد فرد دیگر مورد علاقهاش میپسندید....
یکی دیگر را میدیدم در درس و تحصیل ساعی و کوشا بود. شوهر کرد همه را بوسید و گذاشت کنار!
چند وقتی پیش یکی از شاگردان سابق استادم را دیدم. سابق یعنی ۲۰ سال پیش از زیر دست استاد آمده بود بیرون. گفتم این روزها با استاد چکار میکنی؟ گفت تلفن زده بود که موردی که ما در موردش مقاله چاپ میکردیم اخیراً در طبیعت دیده شده٬ بیایم که ادامه بدهیم کار را. من هم آمدم! تحسین کردم همت هردویشان را.
امثال این استاد را کم ندیدهام. در این معنی که کاری را که میکنند به آن متعهد هستند٬ حالا چه ۱ سال چه ۷۰ سال! از سوی دیگر دوستانی را میبینم که در عرض ۶ ماه مثلاً از عشق موسیقی به عشق اسکی تبدیل میشوند و همین طور ایام را سر میزنند. غربی ها به این تعلق و تعهد فکری و عملی به موضوعی میگویند commitement. ایرانی ها فکر میکنند commitement برای امر ازدواج مصطلح است فقط!
چندتا دوست خوب دارم که اگر سالها نبینمشان حتی٬ میدانم که همان انسان سابق هستند با همان ارزش ها و آرمان ها. میدانیم با هم چه علایقی داریم و چه تفاوتهایی. شده بعد ۹ ماه صحبت میکنیم ادامه بحث قبل را پیش میگیریم.
کسانی را هم دیدهام و میبینم که ۱ ماه نمیبینیشان٬ ماه بعد چنان تغییر شخصیتی دادهاند- حالا به هر علتی٬ تغییر شغل٬ مرتبه اجتماعی و یا تغییر آدم های اطرافشان!- که شما را بجا نمیآورند!!
شاید تمام این ها طبیعی باشد٬ اما لابد دیگر باید سنی وجود داشته باشد که شخصیت فرد شکل ثابتی گرفته باشد. ظاهراً برای ما ایرانیان این شکل گیری شخصیت تا دهه ها ادامه دارد!!!
Labels: society