سانسورهای دولتی و رسمی در ایران
مواردی هستند که طبق قانون ظاهراً نانوشتهای در حکومت کنونی ایران سانسور میشوند و ظاهراً کسی هم به آنها توجهی ندارد. ذکر آنها در اینجا خالی از لطف نیست.
سرطان سینه:
سینه قسمتی از جلوی بدن است که از زیر گردن شروع میشود و تا بالای شکم ادامه دارد. در ادبیات پاستوریزهی ایران امروز٬ ظاهراً قرار است به جای کلمه «سرطان پستان» از جایگزین «سرطان سینه» استفاده شود. هر چند همانقدر بیمعنی و مفهوم است که مثلاً به جای «سرطان بیضه» بگوییم «سرطان کمر»!!!
پهلوی اول و دوم:
در سالهای پس از انقلاب ضدسلطنتی کلمه «شاه» کلمهای طاغوتی بود و دولت نامهایی را که شامل کلمه شاه بودند یا با امام عوض کرد یا کلاً تغییر داد٬ هرچند آن نامها سابقه تاریخی داشتند و شاید اصلاً ربطی به سلسله پهلوی نداشتند. از آن جمله بود مسجدشاه به مسجد امام٬ کرمانشاه به قهرمانشهر و سپس به باختران٬ بندر شاهی به انزلی٬ شاهرود به امامشهر٬ شاهآباد غرب به اسلامآبادغرب و قصعلیهذا.
بعد ظاهراً به مغز عدهای خطور کرده که با بار معنایی کلمه شاه زیاد نمیتوان بازی کرد و به هرحال بار معنایی آن مثبت است٬ مثلاً شاهکلید٬ شاهپر٬ شاهنشین٬ شاهباز٬ شاهنامه و ... . پس از زمانی بسیاری از نامهای جعلی به نامهای تاریخی سابق برگردانده شدند.
به ذهن همان فرد یا افراد خطور کرد که شاید بهتر باشد و بتوان لفظ شاه را که به طور اعم به محمدرضاپهلوی اطلاق میشد از دهان مردم انداخت. پس کلمات پهلوی اول و پهلوی دوم ابداع شدند که در رسانههای رسمی جایگزین محمدرضا شاه و رضاشاه شوند؛ تا جایی که در اذهان مردم جا بیفتند و این سیاست به جد در رسانههای جکومتی مدتیاست که بی سر وصدا دنبال میشود.
و بالاخره شاهکار جدید٬ «موی زیر کتف»:
مکان کتف هم البته معلوم است٬ در پشت بدن و در ادامه بازه استخوانی است که به آن کتف میگویند. حالا موی زیر آن کجاست و چه ربطی به موی زیر بغل دارد٬ باید از ابداع کننده این لغت مجعول پرسید. ظاهراً عدهای زیربغل را بمانند پستان٬ عضوی محرک جنسی میدانند و اخیراً در صدد سانسور آن برآمدهاند.
سرطان سینه:
سینه قسمتی از جلوی بدن است که از زیر گردن شروع میشود و تا بالای شکم ادامه دارد. در ادبیات پاستوریزهی ایران امروز٬ ظاهراً قرار است به جای کلمه «سرطان پستان» از جایگزین «سرطان سینه» استفاده شود. هر چند همانقدر بیمعنی و مفهوم است که مثلاً به جای «سرطان بیضه» بگوییم «سرطان کمر»!!!
پهلوی اول و دوم:
در سالهای پس از انقلاب ضدسلطنتی کلمه «شاه» کلمهای طاغوتی بود و دولت نامهایی را که شامل کلمه شاه بودند یا با امام عوض کرد یا کلاً تغییر داد٬ هرچند آن نامها سابقه تاریخی داشتند و شاید اصلاً ربطی به سلسله پهلوی نداشتند. از آن جمله بود مسجدشاه به مسجد امام٬ کرمانشاه به قهرمانشهر و سپس به باختران٬ بندر شاهی به انزلی٬ شاهرود به امامشهر٬ شاهآباد غرب به اسلامآبادغرب و قصعلیهذا.
بعد ظاهراً به مغز عدهای خطور کرده که با بار معنایی کلمه شاه زیاد نمیتوان بازی کرد و به هرحال بار معنایی آن مثبت است٬ مثلاً شاهکلید٬ شاهپر٬ شاهنشین٬ شاهباز٬ شاهنامه و ... . پس از زمانی بسیاری از نامهای جعلی به نامهای تاریخی سابق برگردانده شدند.
به ذهن همان فرد یا افراد خطور کرد که شاید بهتر باشد و بتوان لفظ شاه را که به طور اعم به محمدرضاپهلوی اطلاق میشد از دهان مردم انداخت. پس کلمات پهلوی اول و پهلوی دوم ابداع شدند که در رسانههای رسمی جایگزین محمدرضا شاه و رضاشاه شوند؛ تا جایی که در اذهان مردم جا بیفتند و این سیاست به جد در رسانههای جکومتی مدتیاست که بی سر وصدا دنبال میشود.
و بالاخره شاهکار جدید٬ «موی زیر کتف»:
مکان کتف هم البته معلوم است٬ در پشت بدن و در ادامه بازه استخوانی است که به آن کتف میگویند. حالا موی زیر آن کجاست و چه ربطی به موی زیر بغل دارد٬ باید از ابداع کننده این لغت مجعول پرسید. ظاهراً عدهای زیربغل را بمانند پستان٬ عضوی محرک جنسی میدانند و اخیراً در صدد سانسور آن برآمدهاند.