رسم است برخی فیلمسازان را روشنفکر بنامند. البته در این امر بدسلیقگی بسیار هم میشود؛ مثلاً داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی و یا امیر نادری را سینماگران روشنفکر موج نو سینمای ایران میدانند.
مسعود کیمایی با فیلم قیصر٬ مهرجویی با آقای هالو و نادری با تنگسیر. مضمون هر سه فیلم نفی مدنیت و مدرنیته است. این که نهادهای مدنی در اجرای عدالت ناکامند و فرد غیور خود باید به تنهایی دست به کار شود و حتی با قانون شکنی٬ زمینه اجرای عدالت را فراهم کند. آقای هالو که کلاً تخطئهی شهریان و شهرنشینی و مدنیت است و تقدس زندگی ساده روستایی. حالا معلوم نیست با چه معیارهایی چنین کارهایی و فیلمسازانی٬ پیشتازان موج نو سینمای ایران معرفی میشوند. [البته بنده منکر کارهای دیگر و خوب این فیلمسازان نیستم٬ تاکیدم روی این سه فیلم تحسین شدهشان است].
در سالهای ما اگر فیلسازی را بتوان شایسته عنوان فیلمساز روشنفکر و روشنگر نامید٬ مهران مدیری نامزد شایستهای است. او با مجموعههای طنزش به محاکمه روحیات و خلق و خوی ناشایست ما ایرانیان میرود. وی که مجموعههاي "ساعت خوش"، "پاورچين"، "نقطهچين"، "شبهاي برره"، "ببخشيد شما"، "پلاك ۱۴"٬ "باغ مظفر" و "مردهزارچهره" را ساخته است در هریک به تخطئه سنتها و عادات غلط ما٬ البته به زبان طنز٬ پرداخته است. یادمان نرفتهاست که بسیاری از قومیتها٬ برره را توهینی به خودشان میدانستند که نشانه همذات پنداری پنهان ایشان با مجموعه بود.
در این میان با این که کارهای مدیری سیاسی نیستند٬ اما از آنجا که سیاسیتمداران ما برخاسته از همان مردمی هستند که مدیری با طنزش٬ رسوایشان میکند٬ برخی از کارهایش رنگ و بوی سیاسی گرفتهاند.
مثلاً این نمونه که در برنامه سال خوش سال ۱۳۷۳ نقشی را بازی میکند که رییسجمهور سالهای بعد٬ احمدینژاد٬ نمایانگر شاخص آن است.
شبهای برره هم پر از قسمتهایی بود که رنگ و بویی سیاسی-اجتماعی داشت.
اما به نظر من تاثیر گذارترین مجموعه مدیری٬ در عمل و تاکنون٬ مجموعه «مرد هزارچهره» بود که داستان فردی بیصلاحیتی بود که از موقعیتهایی که اشتباهی در اختیارش قرار میگرفت استفادهاش را میکرد. مجموعه در نوروز ۱۳۸۷ پخش شد و اثرش را در حدود ۹ ماه بعد نشان داد. شاید خود نمایندگان مجلس نیز نفهمیدند که در استیضاح وزیر بیصلاحیت کشور٬ علی کردان٬ مردهزارچهرهی مدیری را نیز استیضاح میکنند. شجاعت و پافشاری ایشان در استیضاح٬ بیتاثیر از افکار عمومی و آن هم شاید بیتاثیرازمجموعه تلویزیونی مردهزار چهره مدیری نبود.
چنین فیلمساز روشنگری شایسته تحسین است٬ که با کارهایش در نشان دادن کژیهای رفتاری ما ایرانیان تلاش میکند و در اصلاح آن میکوشد و گرنه تاکید و تایید بر رفتارهای قدیم و سنتیمان حسنی ندارد.
پس نوشت:
خواندن نظرات آیدین آغداشلو در مورد برخی چهرههای شناختهشده سینما و مطبوعات نیز خالی از لطف نیست.
Labels: ethics, general, life, Movies, politics, society